به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، هفتم اسفند در مراسم رونمایی از سایت آمنا (سامانه تمدن نوین اسلامی) در قم گفت: در گذشته وقتی جلساتی به خصوص در بین حوزویان تشکیل میشد، عمدتاً دربرگیرنده مباحث فقهی و اعتقادی و... بود، اما متأسفانه این مباحث در حال کمرنگ شدن است.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم افزود: بنده پیشنهادی در حوزه مطالعات تمدنی دارم که مبتنی بر تحلیل بنده با موضوع تامل انتقادی بر اقتدارگرایی در عرصه تمدن و دفاعیه بر رویکرد فرهنگگرایانه به تمدن نوین اسلامی است. وقتی سخن از ایجاد تمدن نوین اسلامی میگوییم، پارادایمی در اذهان برخی افراد وجود دارد و آن این است که فرایند ایجاد تمدن اسلامی عمودی و از بالا به پایین است.
حجت الاسلام واعظی بیان کرد: اگر اقتدارگرایی حاکمیتی و توان نهفته در حکمرانی به خوبی به خدمت گرفته و با اقتدار توأم شود، مسیر شکلگیری تمدن طی خواهد شد. به تعبیر دیگر تحقق مؤلفههای قدرت میتواند یک جامعه را متمدن کند؛ یعنی وقتی سخن از تمدن اسلامی به میان میآید باید مؤلفههای قدرت اعم از اقتصادی، نظامی، تسلط هژمونیک بر منطقه و حوزه روابط سیاسی تا اطاعتپذیری از نظم اجتماعی حاکم و تقویت انقیاد اجتماعی نسبت به نظام سیاسی شکل بگیرد.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: این پارادایم امر تمدن و تمدنسازی را برساخت حاکمیتی میداند، یعنی سمت و سوی مطالبه تأسیس تمدن اسلامی متوجه حاکمیت است. شاید گفته شود ما متفکری را نمیشناسیم که تمدن نوین اسلامی را اینطور تئوریزه کرده باشد، ولی این پارادایم در ذهن کسانی وجود دارد که تمدن اسلامی را مطرح میکنند و به حوزه فرهنگ و اینکه بار اصلی تمدن بر دوش جامعه است، توجهی ندارند. به همین دلیل علائم و امارات دسترسی به تمدن اسلامی را نزدیک میدانند.
حجت الاسلام والمسلمین واعظی اظهار کرد: البته برخی افراد با وجود اینکه تمدن اسلامی را برساخت حاکمیتی میدانند، تفسیر معتدلتری را ارائه میدهند؛ یعنی درست است که تقویت اقتدار حاکمیتی و به چنگ آوردن مؤلفههای قدرت، یک برساخت حاکمیتی و لازم است، ولی کافی نیست و وجه نرمافزاری هم لازم دارد و آن نهادسازیهای متناسب با آن است. بر این اساس حاکمیت باید در عینیت جامعه در حوزه روابط سیاسی، اقتصادی، نظامی و... برای تمدن اسلامی نهادسازی کند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) تأکید کرد: حتی این تفسیر معتدلانه که تمدنسازی نوین اسلامی را فقط در مؤلفههای قدرت و اقتدار نمیداند و حتی به فرهنگ هم توجه دارد واجد مشکلی است و آن اینکه اگر نهادسازیها در بستر جامعه با جهات انگیزشی و همراهی با باورهای مردم و نظام ارزشی مردم نباشد، مانا و پایا نیست و تأثیر و عمق اجتماعی نخواهد داشت. مثلا در تمدن غربی تا وقتی که اعتنا به حقوق بشر و رفع تبعیض جنسیتی و نژادی و مقوله فقر وارد فرهنگ آنان نشد، نهادسازی در بستر عینی جامعه رخ نداد.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه در ایران بعد از مشروعیت، پارلمان و مردمسالاری وجود دارد، گفت: چون فرهنگ سیاسی نخبگانی و عمومی ما نسبت به مقتضیات و لوازم این امور کماهو حقه همراه نشد، اشکال ایجاد شد؛ مثلاً مجلس دوره رضاخان و قاجار فقط نمایش دموکراسی بود و حتی بعد از انقلاب قدمهای استواری در عرصه مردمسالاری برداشته شد که با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست، ولی در عرصه مردمسالاری دینی و فرهنگ نخبگانی و عمومی با وضع مطلوب فاصله بسیاری داریم.
وی تصریح کرد: باید رویکرد فرهنگگرایانه به تمدن نوین اسلامی داشته باشیم و این رویکرد مرکز ثقل امر تمدنی را بر روی دوش جامعه گذاشته است و دعوت اصلی را متوجه فرهنگسازی میکند. البته مسئله کارکردهای حاکمیت سر جای خودش قرار دارد و آن هم باید وجود داشته باشد، ولی بار اصلی را باید فرهنگ مردم و باور آنها بر دوش بکشد و ایجاد چنین کاری و تولید ادبیات برای آن زحمت فراوانی دارد و محققان باید به این سمت پیش بروند. البته فرهنگ حاکمان و تصمیمگیران هم باید تمدنی شود. در مسئله وجوه تمدنی، که کانون و مرکز ثقل است، کار اصلی اصطیاد پیامهای تمدنساز اسلام دانسته میشود که مخاطب آن فطرت آدمی است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: اگر بخواهیم کار عمیق تمدنی در حوزه فرهنگ کنیم، باید دریابیم که پیامهای قرآن و دین و پیامهای توحیدی و جامعهساز دین چیست؟ گاهی مطالعات تمدنی را به صورت فرمال در نظر میگیریم؛ مثلاً از تمدن اسلامی و مطالعه درباره اینکه چگونه میتواند سازوکار تحقق تمدن را فراهم کند بحث میکنیم، ولی دعوت من به لایه عمیقتر این مطالعات است و آن اینکه پیام دین، معطوف به عدالت و کرامت انسان و حقوق دیگران و معنویت و خداباوری را استخراج کنیم و ارائه دهیم. وقتی جامعه اسلامی پدید خواهد آمد که پیامها در عینیت مناسبات اجتماعی شکل گرفته باشد.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷